۱۳۹۷ آذر ۲۲, پنجشنبه

مرگ دردناک زندانی سیاسی

جنایت در زندان


زندانی سیاسی وحید صیادی نصیری که ۲۱ مهر به علت انتقال اجباری به زندان محکومین عادی در قم اعتصاب کرده بود، پس از دوماه اعتصاب غذا در بیمارستان بهشتی قم جان باخت.

۱۳۹۷ آذر ۱۸, یکشنبه

یادی از شهیدان آذر ماه


سعید دارابی شهیدی از آذر ماه
✍️زندگینامه مجاهد شهید سعید دارابی

🔴«آیا امشب می‌توانیم راحت بخوابیم؟ » مجاهد خلق سعید دارابی درشهر بروجرد متولد شد. او درتمام دوره تحصیل شاگرد ممتاز بود و در همه زمینه‌ها استعداد بالایی داشت‌. از همان دوران کودکی به‌آشنایی با زندگی انقلابیون علاقه داشت و مطالعه دراین زمینه را شروع کرد‌.
🌷سعید انگیزه‌های اجتماعی قوی داشت و همواره در فکر کمک به‌محرومین و حل نا بسامانیهای جامعه بود‌. او در رشته پزشکی قبول شد و برای ادامه تحصیلاتش به‌اهواز رفت و درآنجا بود که با سازمان مجاهدین آشنا شد و فعالیتهاش را شروع کرد‌. بعد از ۳۰ خرداد ۶۰ و شروع دستگیریها و اعدامهای وحشیانه توسط رژیم خمینی، سعید مجبور شد به‌زندگی مخفی روی آورد.
🌷مجاهد خلق سعید دارابی عاقبت در همان سال ۶۰ به‌هنگام اجرای یکی از قرارهایش در بندرماهشهر دستگیر شد. اما او تا لحظه اعدام، حتی اسمش را هم به‌بازجو نگفت و کوچکترین اطلاعاتی به‌دشمن نداده بود. درزندان سعید را به‌نام حامد می‌شناختند و زندانیان همگی مجذوب رفتار و روحیه قوی و سرشاراو بودند و شماری از همزنجیرانش درباره خاطرات شیرین خود از سعید یادداشتهایی نوشته و یا نقل کرده‌اند. رژیم ددمنش خمینی سرانجام دربرابر مواضع استوار این قهرمان مجاهد خلق، تاب تحمل نیاورد و خون این فرزند پاکباز مردم لرستان را برزمین ریخت. یک روز قبل از اعدام، دادستان و ۵ نفرا ز بازجوهای جنایتکار وارد سلول سعید و بقیه دوستانش شدند. دادستان ضد خلقی خطاب به‌سعید گفت‌:
🌷«خوب شد الآن دیگرهمگی پیش هم هستید و می‌توانید خانه تیمی تشکیل بدهید». سعید گفت «آیا امشب می‌توانیم راحت بخوابیم؟ » دادستان گفت‌: «آری چون فردا همه تان اعدام می‌شوید». یکی از همزنجیران از سعید خواست که دایه دایه را همانجا بخواند. روزبعد، در تاریخ ۵ آذر ۱۳۶۰، سعید را به‌همراه ۵ مجاهد دیگر به‌جوخه‌های اعدام سپردند. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد
یادی از شهیدان آذر ماه:


از شهیدان

یادی از مجاهد شهید محمدعلی متقی

مهندس محمود عضدانلو از مسئولان قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران، عضوگیر، مسئول و همکار مجاهد شهید، منهدس محمدعلی متقی(مدیر عامل منتخب کارکنان ذوب‌آهن اصفهان در ابتدای انقلاب ۵۷) درباره یار دیرینش می‌گوید:
«با او در سال ۱۳۴۹ در ذوب آهن اصفهان آشنا شدم، اهل قم و از یک خانواده مذهبی متوسط رو به پایین که در همان‌ شهر به‌دنیا آمده بود. پدرش یک روحانی بود. محمدعلی تحصیلات خود را در قم طی کرده سپس در دانشکده پلی‌تکنیک تهران پذیرفته شده و در سالهای ۴۷ یا ۴۸ فارغ‌التحصیل شده بود.
او متأهل بود و ۲فرزند داشت.
در بین مهندسان و کارمندان ذوب‌آهن اصفهان، «متقی» خاکی‌ترین آنها بود به‌صورتی که اگر کسی منصب و مقام او را نمی‌دانست، در برخورد اولیه تصور می‌کرد او نیز کارگر سربه‌زیر و افتاده‌ای است که هم‌چون دیگر کارگران و زحمتکشان، با لباس کار و سر و وضعی کارگری در تلاش معاش است.
مهندس متقی در بین کارگران و مهندسان ذوب آهن از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار بود.
با خصوصیات والای انسانی و اخلاقی بی‌نظیر که هر ناظری را به تحسین و خضوع وامی‌داشت، هیچ وقت از او یک برخورد و یا تنظیمی که ناشی از غرور و خودبزرگ‌بینی باشد، دیده نشده بود و به‌قول همکارانش محتوای اخلاقی او همانند اسمش بود و چه اسم بامسمایی داشت.
مهندس متقی، از نظر تخصصی و دانش فنی هم سرآمد همکارانش بود ولی وجه چشم‌گیر شخصیت او افتادگی‌اش بود، نه مرتبت فنی و منصب استخدامی‌اش. به همین علت محرم راز و مشکل‌گشای کارگران بود، روزانه بسیاری به ‌او مراجعه می‌کردند و از او درباره تضادها و مشکلاتشان سؤال کرده و راهنمایی و کمک می‌خواستند».